اراده کردیم و ندا دادیم و خواستیم و توانستیم
از اقصاء نقاط عالم جمع شدیم تا دور هم باشیم
گاهی دلم میسوزد که چقدر زودتر می توانستیم
جمع شویم و در نهایت مهر و محبت کنار هم باشیم
اما هی فاصله گرفتیم و بهانه کردیم و نخواستیم
تا با محفلی از عشق و عاشقی و برادری با هم باشیم
فرصت همچنان باقیست و همه ی ماها خواستیم
تا در این دنیای غریب همیار و همدل همدیگر باشیم
همدلیم و هارمونی حاکم برعالم هستی را میدانیم
اینکه آب تشنه ی ماست همچنانکه ما تشنه ی آبیم
بیاییم فاصله ها را برداریم و همیشه با هم باشیم
همیشه ودرهمه حال باخبروجویای احوال هم باشیم
ما از خداوند وحدت و اتحاد و همدلی خواستیم
بیاییم تا نفس می کشیم خاطرخواه هم باشیم
او که خوشبخت شد همیشه به خدا توکل داشت
اندیشه و تفکر و تدبیر و صبر و تحمل داشت
بسیار خوشبین بود و پیوسته تفکرات مثبت داشت
مهربان بود و همه موجودات عالم دوست داشت
برای رسیدن به کبریا هیچ رنگ و ریا نداشت
ساکت و آرام بود و دلی به وسعت دریا داشت
خشم و خشونت و تنفر در او معنایی نداشت
در نهایت آرامش و متانت رفتار انسانی داشت
او اهل بخشش بود و با فقرا رفت و آمد داشت
میگفت خوشبختی در همین دوست داشتن هاست
در تمام مراحل زندگی تبسمی بر لب ها داشت
نگاه زیبایی به پاکی و انسانیت و تقوا داشت
او عاشق پیشه بود و مردمان را دوست داشت
گفت سلام راز خوشبختی در حال و اکنون هاست
درباره این سایت